×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
    امروز  یکشنبه - ۳۰ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
true
true
غروب غمگنانه فرهنگ را چاره ای باید!

سيد محی الدین حسینی ارسنجانی –شهر مردم

کوچ سریع و ناباورانه فعالان فرهنگی، ادبی و هنری از مسیر اجرای برنامه های وادی فرهنگ، به اموری همچون، ساخت و ساز، مغازه داری، کار در اسنپ و دیگر مشاغل آزاد و فعالیت های خرد و گاه کلان اقتصادی، حکایت از عدم استقبال عمومی مردم، از امور فرهنگی نازل و عدم حمایت دولت های دو دهه اخیر از فعالان فرهنگی و انجام دهندگان اینگونه فعالیت هاست. سقوط امور فرهنگی همچون داستان‌ نویسی، مستندنگاری، نقد ادبی و انجام برخی کارهای هنری را می توان در آمارهای رسمی و غیر رسمی بیست سال اخیر و نتایج حاصله، آنها را احساس کرد. بعنوان مثال در دو دهه اخیر، ایرانیان و هنرمندان حوزه فرهنگ و هنر استان ها و شهرستان ها، در زمینه نگارش داستان و رمانی جذاب، قابل خواندن و پر طرفدار، که به دیگر زبان ها ترجمه شود و یا با استقبال مخاطبان دیگر ملل، روبرو شده باشد، یافت نمی شود و برندگان جوایز بزرگ و بین المللی، همچون نوبل ادبیات را نویسندگان و کسان دیگری از کشورها و ملیت های دیگر، به جز ایران، دریافت کرده اند. در ایران، کاهش تعداد کاندیداهای برنده جایزه جلال، قریب به دو دهه گذشته در چهار بخش رمان، داستان کوتاه، مستندنگاری و نقد ادبی، نشان میدهد که نوع برخوردهایمان با اهالی فرهیخته و قلم به دستان متعهد، چندان خوشایند جامعه فرهنگی نبوده و استقبال کافی و حمایت لازم از آنها، صورت نگرفته است. ایران باید با توجه به ادبیات غنی و پیشینه کهن فرهنگی، در زمینه تولید محتوا و باز نشر آنها، توسط اهالی فرهنگ و هنر، در داخل و خارج از ایران به خصوص عرصه های بین المللی، خوش بدرخشد، اما گویا هنرمندان، نویسندگان و اهالی فرهنگ، ادب و هنر معاصر را چندان رغبت و تمایلی به کار حرفه ای و تخصصی و خلاقانه در این وادی ها نیست. این قهر و عدم استقبال فعالان این عرصه، بویژه بزرگان حوزه فرهنگ، ادب و هنر ایران عصر و زمانه ما، دلایل متفاوتی دارد که مهمترین آنها، همانا داشتن دغدغه های مالی و معیشتی آنان و بیشتر مردم است. عدم استقبال کافی مردم، از برخی برنامه های فعالان فرهنگی هم دلایل خاص خود را دارد که فقر معیشتی عامه مردم و کاهش بار محتوایی برنامه های حوزه هنر، ادب و فرهنگ کشور، از جمله دلایل این عدم استقبال عمومی از اقدامات ناچیز و نازل وادی فرهنگ مملکت است. رسیدگی به کار، معیشت و پرداخت مطالبات به حق فعالان فرهنگی، شناسنامه دار کردن فعالان فرهنگی، تهیه بانک اطلاعات از اهالی فرهنگ، ادب و هنر، رتبه بندی فعالان این عرصه ها، اختصاص اعتبارات کافی به ادارات و مراکز فرهنگی، هنری و ادبی، ارائه تسهیلات مالی و امتیازات کافی به دوستداران وادی فرهنگ، برای عرضه آثار و فعالیتهای خود به عموم مردم، خرید محصولات آنها، بیمه هنرمندان و برقراری حقوق ثابت برای آن دسته از هنرمندان شاخص و بیکار یا از کار افتاده، می تواند اینگونه قهرهای ناخواسته مردم و بیشتر اهالی فرهنگ، هنر و ادب، بویژه داستان نویسان، شاعران، منتقدان ادبی، فیلمسازان، مستند سازان، هنرمندان تجسمی و موسیقی دانان را به صلح، دوستی و روابط بهتر و بیشتر آنان با یکدیگر، تبدیل کند. برگزاری یادمانها و تجلیل از مفاخر ملی و جهانی عرصه فرهنگ، نباید کوچک، سبک و نازل برگزار گردد و بایستی شرایطی را فراهم آورد که یا همه در امور فرهنگی و هنری دخیل و سهیم شوند یا عامه مردم به حمایت از اهالی فرهنگ و هنر بشتابند. اهل فرهنگ و هنر، خصوصا نویسندگان، نقادان، تحلیلگران و تمامی قلم به دستان روزگار ما، بایستی توان و اراده انجام کارهای فاخر در خود، دوستان هنرمند و فعالان فرهنگی از جنس خود را بیش از هر زمان دیگری بیابند و نسبت به توسعه کارهای شاخص فرهنگی و انتقال تجارب هنری و ادبی خویش به عموم، بویژه به نسل امروز و فردا بکوشند. باید این غروب غمگنانه فعالان عرصه فرهنگ و هنر را به طلوع دوباره آنان، تبدیل کرد و ساحت مقدس و مبارک هنر و هنرمندان، فرهنگ و فرهنگوران، ادب و ادیبان را بیش از پیش، محترم و وجودشان را بهتر از گذشته، مغتنم شمرد.

true
true
غروب غمگنانه فرهنگ را چاره ای باید!
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

true