×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
    امروز  دوشنبه - ۱۰ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
true
true
روایت یک جشن مخفیانه

روایت یک جشن مخفیانه، «در طول اسارت، هیچگاه این مراسمات و گرامیداشت‌ها به شکل آشکار برگزار نمی‌شد و همیشه مخفیانه بود و اگر گاهی لو می رفت با مجریان آن برخوردهای شدیدی می‌شد ولی در عین حال همیشه از اثربخشی این مراسمات خیلی نگران بودند.»

به گزارش شهر مردم، عباس ملکی‌جهان  در سال ۱۳۶۲ در عملیات «خیبر» و در سن ۱۹ سالگی به اسارت درآمد و بعد از گذشت پنج سال، در تاریخ سوم بهمن سال ۱۳۶۷ با اسرای مجروح عراقی مبادله و به میهن بازگشت. این آزاده دفاع مقدس درباره برگزاری مراسم‌های ملی و مذهبی در دوران اسارت می‌گوید:

«نگاه دشمن نه تنها  به مراسمات ملی اسرا بلکه به مراسم مذهبی و دینی ما هم کاملاً غضب آلود، خصمانه و تحریمی بود. چون این مراسمات باعث ایجاد وحدت و انسجام می‌شد و آنها به هر شکلی سعی می کردند مانع ایجاد چنین وحدتی بین اسرا شوند.

در طول اسارت، هیچگاه  این مراسمات و گرامیداشت‌ها به شکل آشکار برگزار نمی‌شد و همیشه مخفیانه بود و اگر گاهی لو می رفت با مجریان آن برخوردهای شدیدی می‌شد ولی در عین حال همیشه از اثربخشی این مراسمات خیلی نگران بودند.

مدت‌ها تفتیش‌های دوره‌ای می‌گذاشتند که شاید همین اندک لوازمات جشن‌ها و مراسمات مثل عکس امام، پرچم ایران و غیره را کشف کنند. خلاصه اینکه اسرا خیلی با تعصب و اشتیاق  مراسم برگزار می‌کردند و عراقی‌ها هم خیلی با تعصب و نفرت مانع آن می‌شدند.

گاهی افرادی سست عنصر هم پیدا می‌شد که به خاطر بعضی از وعده‌های عراقی‌ها با آنها همکاری می‌کردند و باعث لو رفتن بعضی از مراسمات یا دیگر موضوعات مخفی اسرا می‌شدند یعنی حتی در آنجا هم خط نفوذ وجود داشت که دشمن از آنها استفاده می‌کرد و جاسوسی آنها باعث شکنجه های شدید و ناراحتی‌های  زجرآوری برای اسرا می شد.

یکی از مراسمات شادی که اسرا برگزار می‌کردند، مراسم عید نوروز بود که البته برای تهیه سفره هفت سین، از هر چیزی که می‌شد استفاده می‌کردیم مثل سوزن، سرنگ و… که گاهی همان‌ها هم مخفیانه نگهداری می‌شد.

true
true
روایت یک جشن مخفیانه
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

true