×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
true
true
نگاهی به نمایش وقت میقات ربنا و نقش زنان در جنگ تحمیلی

به گزارش فاطمه ملوزه خبرنگار شهر مردم، تئاتر وقت میقات ربنا در تاریخ 19 تیر تا 3 مرداد ماه در سالن استاد هودی بر روی صحنه رفت. در این تئاتر با شیوه مونولوگ ( تک گویی) یک بازیگر به ایفای نقش می پردازد و با بازی در نقش های مختلف داستان را روایت می کند. نمایشی که تلاش دارد با نگاهی نو و مدرن به زندگی و دشواری های جنگ بپردازد. ویژگی مهم این تئاتر که آن را تبدیل به تئاتری ارزشمند می کند، موضوع آن است. موضوعی که سالهاست مورد غفلت اهل قلم قرار گرفته است.

به «وقت میقات ربنا» به موضوع نقش زنان در دفاع مقدس  و تاثیر جنگ بر روی آنها می پردازد. موضوعی که به خاطر شاید سختی پرداختن به آن کمتر تولید و اجرا می شود. بیشتر آثار داستانی، شعر، تئاتر و فیلم سینمایی به مجاهدت مردان می پردازد و همراهی و همکاری زنان در زمان جنگ را پابه‌پای مردان نادیده می گیرد.

این تئاتر روایت کننده زندگی لیلا است. لیلایی که پرستار است و در بیمارستان صحرایی بازی خود را بر روی صحنه شروع می کند. همه همرزمان او در جنگ شهید می شوند و تنها او زنده می ماند. لیلای تنها مانده دچار آشفتگی ذهنی می شود و برای رهایی خود تلاش می کند. …

تئاتر «وقت میقات ربنا» به شکل  بازی در بازی بر روی صحنه رفته است و دارای چهار نقش است. نقش اول خود لیلا است که از آشفتگی روانی جدی به دلیل شرایط سختی که تجربه کرده است رنج می برد.

نقش دیگر مادر شهید مرتضی است. مرتضی فرمانده عملیات کربلای ۴ بوده که لیلا در نهایت در آن تنها زنده مانده است و براساس دیالوگ‌ها مرتضی قرار بوده بعد عملیات با لیلا ازدواج کند. نقش سوم نقش بازجو است که بعد از آزادی لیلا از اسارت از او بازجویی می کند. نقش آخر مختص نویسنده است که زندگی لیلا را پایان نمایش برای تماشاگران بیان می کند.

سه نقش اول را یک بازیگر اجرا می کند و نقش نویسنده تنها یک صدا است که بر روی صحنه پخش می شود و داستان لیلا را بیان می کند. بازیگر مهری منصوری بازیگر سه نقش اول است و با تغییر لهجه و حالت چهره و استفاده از ابزارهای مختلف تغییر شخصیت را بروز و ظهور می دهد. شخصیت لیلا را به خوبی بازی می کند. اما شخصیت مادر مرتضی به تاثیرگذاری شخصیت لیلا نیست هر چند که در این شیوه بازی به خوبی ظاهر شده است. اما نقش بازجو به شدت ضعیف و در هم آمیخته با نقش لیلا اجرا می شود به طوری که به سختی می شد آن ها را از هم تفکیک کرد، به جز جایی که بازجو می ایستد و حالت جدی به صورتش می دهد و محکم از لیلا سوالاتش را می پرسد.

در کل ریتم بازی بازیگر سریع و تند بود به طوری که صحنه قبلی درک نشده صحنه بعدی اجرا می شد و شاید اگر کارگردان درهدایت بازیگران بیشتر بر سکوت تاکید داشت درک شرایط شخصیت‌ها را آسان تر می‌کرد.

هرچند به نظر نگارنده شخصیت نویسنده هم در پایان کار می توانست حذف شود. چون تئاتر جای گفتن مستقیم داستان و روایت نیست بهتر است که در طول نمایش دیالوگ‌ها به نحوی چیدمان شوند که روایت را خود بیان کنند و بخش‌های از روایت اگر حتی در نظر تماشاگر پنهان بماند و روایت نشود بسیار بهتر است.

اینکه لیلا بعد از همه همرزمانش شهید شدند اسیر شده است می توانست در دل دیالوگ‌های لیلا با مادر شهید بیان شود و در پایان نویسنده ای برای بیان زندگی لیلا حضور نداشته باشد.

نحوه ورود لیلا به صحنه با صدای انفجار و پرت شدن لیلا همراه با معلق زدن او بود که تماشاگر را در شروع کار با پرسش «چه اتفاقی در حال رخ دادن برای شخصیت است؟» میخکوب می کرد تا ادامه تئاتر را ببیند. در نتیجه شروع کار نقطه قوت تئاتر وقت میقات ربنا محسوب می شد.

موسیقی و صدا در ابتدای کار خیلی خوب با بازی بازیگر همراه بود. صدای انفجار و تیراندازی که یادآور صداهای جنگ است همزمان با ورود و آشفتگی نقش  شروع را جذابتر می کرد. ولی در ادامه در صحنه ای که لیلا بر روی سجاده نشسته بود، موسیقی سبب محو شدن صدای بازیگر می شد و مزاحم صحنه بود. از موسیقی همچنین در تغییر صحنه از اتاق عمل به اتاقی که مادر شهید در آن است و به اتاق بازجویی به خوبی استفاده شده بود. طراحی صحنه و نور با توجه به محتوای اثر و آشفتگی ذهن نقش اول یکی از نقاط قوت اثر بود. در کف صحنه اجرا و بر روی دیوارها تعداد زیادی از عکس‌های شهدا به چشم می خورد. ویلچری در صحنه بود که مورد استفاده مادر شهید قرار گرفت و دو جفت کفش و یک پایه سرم و سرمی که از آن آویزان بود. دو پرده که با فاصله از هم بودند و نشان دهنده اتاق عمل بیمارستان بودند که در آن اتفاقات رقم می خورد و راهرو بیمارستان که در آخر صحنه اجرا قرار داشت. این نوع صحنه پردازی مطابق ذهن شلوغ شخصیت لیلا و تداعی کننده فضای بیمارستان بود و از همه اشیا در صحنه به خوبی استفاده شده بود. از نورپردازی در صحنه برای ایجاد فضای اتاق عمل

و راهروی بیمارستان به خوبی استفاده شده بود. ولی نورپردازی در ایجاد سبک سوررئالیسم نقش کمتری داشت.

در نهایت می توان به این نکته اشاره کرد که در فضای کنونی تئاتر که بسیاری از آثار تلاش می کنند به ضرب رنگ و لعاب های غیر ضروری و یا با استفاده از شلوغی های بیهوده یا کمدی های سخیف مخاطب را به سالن بکشانند، آثاری دغدغه مند همانند این نمایش همچنان بارقه امیدی است برای احیای تئاتر و هنر نمایشی که با اندیشه پیوندی ذاتی دارد.

*زنان امروزی با توجه به شرایط فعلی مقاومتر از زنان دفاع مقدس هستند

بازیگر نقش لیلا در این تئاتر در گفتگو با خبرنگار شهر مردم درباره تاثیری که از نقش پذیرفته گفت: در اصل متن شامل چهار بازیگر بود که کارگردان ترجیح دادند تک پرسوناژ اجرا شود تا کار به روش بازی در بازی به اجرا در بیاید. حس و حالی که به من می داد وجود این زنانگی پررنگی که ما در هشت سال دفاع مقدس دیدیم ولی در این سال‌ها کمتر به آن پرداخته شده است. اتفاق خوشایند برای من زنانه بودن این نمایش و پرداختن به نقش زنان با موضوع دفاع مقدس بود. چون به نقش زنان در دفاع مقدس هم تا کنون کمتر پرداخته شده است در نتیجه من حس معنوی خاصی موقع اجرای نقش ها داشتم.

مهری منصوری در ادامه از تلاش خود با تغییر تن صدا، لهجه و حرکات بازی برای ایجاد نقش های مختلف گفت و در مورد این که کدام نقش حس بهتری به خودتان می داد؟ بیان کرد: نقش لیلا و نقش مادر شهید را خیلی دوست داشتم.

منصوری با اشاره به جنگ 12 روزه اظهار کرد: باید از ایستادگی و مقاومت در دفاع مقدس و جنگ 12 روزه پاسداری کرد و آن را در حوزه‌های متنوع هنری چون موسیقی، نقاشی، تئاتر، داستان و شعر و … بیان کرد و از این دست آثار همه ما موظف به حمایت هستیم.

وی درباره زنان و پشتیبانی که در دفاع مقدس داشتند، افزود: در هشت سال دفاع مقدس زنان ما به هر شکلی بود در پشت جبهه با دوختن لباس، با پختن نان و … فعالیت می کردند و اینگونه به پشتیبانی از جبهه می پرداختند تا مردان بتواند از میهن در خط مقدم دفاع کنند. امروز زنان ما با افزایش آگاهی خود نسبت به وقایع و رویدادهایی که در سطح کشور و جهان در حال رخ دادن است می توانند از این دوران گذر کنند.

بازیگر این تئاتر در خصوص مقاومت زنان در دوره فعلی گفت: زنان امروزی نسبت به زنان دوران هشت سال دفاع مقدس مقاوم‌تر هستند، زیرا با چالش‌های متعددی از جمله مشکلات اقتصادی مواجه‌اند که زندگی را برای آنها بسیار دشوار کرده است. زنان با مقاومت خود در عرصه‌های مختلف نشان داده‌اند که نسبت به گذشته، تاب‌آوری بیشتری دارند.

کارگردان تئاتر «وقت میقات ربنا» نیز درباره شکل‌گیری ایده این اثر گفت: قبلاً نیز برخی نوشته‌های آقای ارشاد را کار کرده بودم و به همین دلیل این اثر که نسبت به کارهای قبلی بروزتر بود را انتخاب کردم. در زمان جنگ، زنان در ایثارگری دوشادوش و حتی جلوتر از مردان حضور داشتند، به همین دلیل تصمیم گرفتم این کار را کارگردانی کنم. این تئاتر همچنین نشان می‌دهد که گرچه جنگ و ایثارگری‌ها به پایان می‌رسد، اما داغ جنگ برای مادران شهدا هرگز فراموش نمی‌شود.

علیرضا دهقانی در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه شهر مردم درباره دلیل تبدیل چهار پرسوناژ به تک پرسوناژ گفت: هر کارگردانی برای اثر خود سبک خاصی را انتخاب می‌کند و من به این نتیجه رسیدم که اگر کار را به صورت تک پرسوناژ اجرا کنم، نتیجه بهتری خواهم گرفت.

نویسنده تئاتر «وقت میقات ربنا» درباره شکل‌گیری ایده نمایش بیان کرد: در سال ۱۴۰۱ یکی از هنرمندان پیشنهادی درباره ساخت یک اثر تک‌نفره با موضوع دفاع مقدس به من داد. بر اساس آن ایده، ایده «وقت میقات ربنا» در ذهنم شکل گرفت و با پرداختن به عملیات کربلای ۴ و بازگشت ۱۷۵ شهید غواص، آن را به نمایشنامه تبدیل کردم. نقش‌ها در نمایشنامه کاملاً تخیلی هستند و تنها عملیات کربلای ۴ به صورت واقعی وجود دارد.

فرهاد ارشاد درباره دلیل حضور شخصیت نویسنده در نمایش که امکان حذف آن وجود داشت، اظهار کرد: شخصیت اصلی کار در واقع نویسنده است که تحت تأثیر شخصیت و داستان لیلا قرار می‌گیرد و گویی خودش تبدیل به لیلا می‌شود. به نظر من حضور شخصیت نویسنده ضروری است.

ارشاد در ادامه افزود: «از ابتدا تلاش کردم که نمایش را زنانه بنویسم، به طوری که همه شخصیت‌ها زنانه باشند و حتی نویسنده نیز یک شخصیت زنانه باشد.»

true
true
نگاهی به نمایش وقت میقات ربنا و نقش زنان در جنگ تحمیلی
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

true