×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
true
true
در جوار آرامگاه شیخ اجل، بنی‌آدم اعضای یک پیکر نیستند

از جوی‌های متعفن فاضلاب تا سختی بالا رفتن از هزار و یک پله فقر و محرومیت در کوچه‌پس‌کوچه‌های سعدی، جلال‌الدین عرفانی – خبرنگار شهر مردم

بنی‌آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند.

وقتی سعدی ۷۰۰ تا ۸۰۰ سال قبل این بیت را سرود که در کل جهان و مجامع بین‌المللی معروف شد و حتی بر سر در سازمان ملل نقش بست، هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد روزی برسد که چند صد سال بعد، محله‌ای که در آن متولد و بزرگ شده به این حال و روز بیفتد و هم‌محله‌ای‌های او با انبوه مشکلات روبه‌رو باشند؛ محله‌ای که دیگر از یک محله کوچک تبدیل به شهری با جمعیتی چند ده‌هزارنفری شده و خود چندین و چند محله دیگر را در خود جای داده باشد.

گزارش «محله به محله» این هفته رسانه «شهر مردم» در حالی انجام شد که این بار نوبت به شهرک سعدی رسید. شاید باورتان نشود، اما در جوار آرامگاه شیخ اجل، جایی که یکی از نگین‌های گردشگری شیراز است، در چند قدمی ورودی آرامگاه وارد کوچه‌های ۱۹ و ۱۱ بوستان و کوچه معروف به فسائی‌ها شدیم؛ با صحنه‌هایی روبه‌رو شدیم که تصور آن بسیار سخت است: جوی‌هایی که پساب فاضلاب چند صد خانه از بالادست به طور مداوم در آن جاری است، بوی تعفنی که گاهی به مشام می‌رسد، کیسه‌های زباله‌ای که در جای‌جای کوچه رها و برخی پاره شده، دیوارهای قدیمی در حال تخریب، آسفالت قدیمی که برخی اهالی می‌گویند مربوط به ده‌ها سال قبل است و مردمی که تا می‌فهمند خبرنگاریم، هر آنچه در دل دارند بر زبان می‌رانند و از انبوه مشکلاتشان می‌گویند.

در حال ورود به کوچه هستیم که خانم زارع، مالک مغازه‌ای در ابتدای کوچه، اولین مشکل را با ما مطرح کرد و با نشان دادن چند پله‌ای که شهرداری در ورودی کوچه ساخته و سطح شیب‌دار خاکی کنار آن، گفت: شهرداری در اینجا هزینه کرده و پله ساخته، اما اگر کمی عرض این پله‌ها بیشتر می‌شد و سطح شیب‌دار را هم در نظر می‌گرفت، امروز ما کمتر مشکل داشتیم؛ چراکه تعداد زیادی از ساکنان تاکنون بر روی این سطح شیب‌دار خاکی زمین خورده و مصدوم شده‌اند. از طرفی، به‌دلیل اینکه بخشی از جوی آب معبر روبه‌رو که در سر پیچ خیابان اصلی قرار دارد هنوز سرپوشیده نشده، هر روز به‌ویژه ماشین گردشگرانی که به اینجا می‌آیند و آشنایی ندارند، داخل جوی آب می‌افتند.

عضو یاوران شورا این محله نیز به خبرنگار ما گفت: مردم اینجا مشکلات بسیاری دارند؛ به‌عنوان مثال شهرداری میلیاردها صرف پیاده‌روسازی اینجا کرده، اما پیاده‌راه را نبسته و تبدیل به پارکینگ خودرو شده است. وقتی خودروها در پیاده‌راه و کنار تیرهای روشنایی فانتزی که در محل نصب شده می‌ایستند، در واقع یک سکو برای معتادان و سارقان ایجاد می‌کنند و آن‌ها با بالا رفتن از ماشین‌ها این چراغ‌های روشنایی را می‌دزدند.

عبدالله فهندژ سعدی خواستار توجه بیشتر به این محل و اجرای پروژه‌های محرومیت‌زدایی و تخصیص بودجه برای این محله شد و اظهار کرد: یکی دیگر از مشکلات این محل نبود شبکه فاضلاب در برخی معابر است که باعث شده بسیاری از اهالی محل، آب فاضلاب خود را روانه جوی‌های وسط کوچه کنند.

یکی دیگر از اهالی هم با تأیید این سخنان اضافه کرد: آقا شما خبرنگاری، تو را به خدا بنویس؛ ما که از شیراز جدا نیستیم. الان تعداد زیادی از خانه‌هایی که بالای کوچه، توی کوه خانه ساختند، نصف شب فاضلاب سرویس بهداشتی خودشان را با سطل می‌آورند و خالی می‌کنند توی جوی آب، چون می‌ترسند چاه فاضلابشان پر شود.

وی افزود: اینجا از نظر بهداشتی از حاشیه شهر هم بدتر است. بچه‌های ما به‌ویژه در تابستان به‌دلیل همین فاضلابی که جاری است، درگیر سالک و هزار و یک بیماری دیگر هستند.

یکی از خانم‌های اهالی محل نیز، در حالی که ما را به سمت منزلش راهنمایی می‌کرد، گفت: کوچه ما وضعش از همه بدتر است؛ در حالی که ما پول انشعاب فاضلاب را پرداخت کردیم، اما برای ما فاضلاب که نکشیدند هیچ، اخطار هم دادند که چون بخشی از آب فاضلاب مربوط به شست‌وشو را بیرون می‌ریزیم، انشعاب آب را قطع می‌کنند. اما وقتی گفتم چرا پس انشعاب فاضلاب را وصل نمی‌کنید، گفتند چون عرض کوچه کم است. خب پس الان تکلیف ما چیست؟

وی در حالی که فرزند معلولش را که روی ویلچر بود از منزل خارج کرد و چند قدمی با مشقت توانست او را حمل کند، افزود: این وضعیت من است؛ شوهرم سرطان دارد و این هم پسرم که ۲۲ سال دارد و معلول CP بالای ۹۰ درصد است و هر روز نیاز است آن‌ها را برای درمان از این کوچه‌های صعب‌العبور حمل کنم و حتی ماشین هم نمی‌تواند با عرض کم کوچه تا اینجا بیاید.

یکی دیگر از اهالی هم گفت: کوچه‌های ما عرض بسیار کمی دارند و پر از افراد سالمند و کم‌توان هستند. الان اگر یک حادثه اینجا اتفاق بیفتد، خودروهای آتش‌نشانی و آمبولانس هیچ راهی برای ورود ندارند؛ حتی به‌دلیل وجود جوی‌های وسط کوچه، اینجا گاری هم به‌سختی می‌تواند تردد کند.

مادر پیری هم که عصا به دست، خود را به در منزلش رسانده بود، ما را به درون خانه خود دعوت کرد و با همان چهره مهربان و صدایی آرام گفت: مادر، کف کوچه ما خراب است. من تا الان سه بار اینجا زمین خوردم و پایم شکسته. از طرفی تیرهای چراغ برق هم خراب هستند و شب‌های اینجا بسیار تاریک است و ما نمی‌توانیم تردد کنیم.

یکی دیگر از اهالی نیز با تأیید حرف هم‌محله‌ای خود گفت: شما یک نگاهی به تیرهای برق بیندازید؛ این تیرهای چوبی مربوط به چند دهه قبل و فرسوده هستند و بعضی در حال سقوط‌اند.

فهندژ سعدی، عضو یاوران شورا، با اشاره به انبوه سیم‌هایی که در بالای کوچه قرار دارد گفت: بسیاری از این سیم‌ها مربوط به تلفن است که تنها راه ارتباط برای افراد کهنسال ساکن اینجا محسوب می‌شود؛ اما گاه‌گاهی شاهد سرقت کابل‌های مخابرات هستیم که برای افراد مشکل‌ساز است.

در ادامه مسیر، یکی از اهالی با اشاره به یک خانه مخروبه و متروکه در یکی از کوچه‌ها گفت: این خانه و بسیاری از خانه‌های دیگر در این محله توسط شهرداری تملک و رها شده و تبدیل به پاتوق دزدها، معتادان، اراذل و اوباش و حیوانات موذی مثل مار و عقرب شده است. چرا شهرداری حداقل آن را تخریب و تبدیل به یک فضای باز نمی‌کند؟ البته چند خانه مخروبه هم داریم که مالکان آن فوت کرده و رها شده‌اند؛ شهرداری می‌تواند آن‌ها را از وراث بخرد و برای مردم محل تخریب کند یا در محل آن‌ها پروژه‌ای فرهنگی و خدماتی تعریف کند.

به پله‌های ورودی چند کوچه بالادست که می‌رسیم، وضعیت بدتر می‌شود؛ پایین پله‌ها پر از کیسه‌های زباله پاره‌شده است، پله‌هایی فرسوده با شیب حدودا ۳۰ درجه، معبری که در یک گوشه آن لوله‌های سفید آب شرب قرار دارد، بر بدنه دیوار تعداد زیادی لوله گاز و در وسط آن آب زیادی در جوی روان است. تنها نگاه به همین قسمت کافی است تا دریابیم که در بالادست قطعاً اوضاع از این هم بدتر است، ساخت‌وسازهای ریزدانه که بامجوز یا بی‌مجوز از سال‌ها قبل ساخته شده و حال دیگر هیچ راهی ندارد.

پیرزن، در حالی که کیسه سفیدی در دست دارد، آرام‌آرام و نفس‌زنان در حال پایین آمدن از پله‌هاست. به پایین پله‌ها که می‌رسد، از او حال و روز مردم بالای کوچه را پرسیدم. در حالی که هنوز نفس‌نفس می‌زد، با همان لهجه زیبای خودمان گفت: وضعیت چی؟ شما هر روز صد و پنجاه تا پله بخواهی پایین بیایی و بعد بخواهی بالا بروی، اون‌هم این پله‌ها را ببین، حالت چطوره؟ تازه من برای ساختن پله‌های جلو خونم خودم ۱۳ میلیون تومان وام گرفتم.

به کیسه زباله‌ای که دستش بود اشاره کردم و گفتم: «این کیسه زباله را می‌خواهید بگذارید پایین همین پله‌ها؟» که در پاسخ گفت: بله مادر، راهی نداریم. الان شهرداری اگر مثل کوچه‌های اون سمت سعدی برای کوچه‌های این سمت هم جعبه‌های ویژه زباله می‌گذاشت، دیگه ما هم مجبور نبودیم کیسه زبالمون اینجا بگذاریم.

یکی دیگر از اهالی گفت: آقا راست می‌گن، شهرداری به این قسمت سعدی که کنار آرامگاه هم هست، اصلاً نمی‌رسه. الان من خودم ۶۳ سالمه و به یاد ندارم که یک سانتی‌متر آسفالت هم توی کوچه ما ریخته باشن. اینم که می‌بینید، مال اضافه آسفالت و ایزوگام سقف خونه‌هاست.

پیرمردی هم ما را به سمت خانه محل زندگی خود برد و با اشاره به دو صندوقچه فلزی ویژه دپوی زباله‌های کوچه گفت: این دو صندوقچه را چند نفر از اهالی کوچه با هزینه خودشان تهیه کردند و اینجا گذاشتیم تا زباله‌ها رها نشود. اما مشکل کوچه ما و چند کوچه دیگر وجود تعداد زیادی افغانی است که آسایش برایمان نگذاشتند.

با شنیدن بحث حضور اتباع بیگانه یادمان به تصمیم شورای اداری استان در دوره مدیریت قبلی استانداری فارس می‌افتد که در آن زمان قرار شد همانند بافت تاریخی و اطراف آن، در محله سعدی هم حضور اتباع ممنوع شود. حال اما به گفته اهالی این محل، گویا هنوز هم تعداد زیادی از اتباع در این محل سکونت دارند و این ممنوعیت اجرایی نشده است. موضوعی که یکی از خانم‌های اهل این محل نیز بر آن تأکید کرد و گفت: اتباع افغانستانی امان مردم این محل را بریده‌اند؛ در هر کدام از خانه‌های آن‌ها ۲۰ تا ۳۰ نفر زندگی می‌کنند و حتی برخی از آن‌ها با مصرف مشروبات الکلی و عربده‌کشی در کوچه‌ها، گاه جلو فرزندان ما را هم گرفته و ضرب‌وشتم می‌کنند و هیچ‌کس هم پاسخ‌گو نیست.

یکی دیگر از اهالی هم با اشاره به نبود فاضلاب در کوچه آن‌ها گفت: این چه عدالتی است که کوچه کناری ما فاضلاب داشته باشد اما به ما فاضلاب ندهند؟

خانم سالمندی هم در این رابطه به خبرنگار ما گفت: پسرم، من با این سن و سال بارها برای اجرای شبکه فاضلاب به آبفا مراجعه کرده‌ام. اخیراً به ما گفتند باید حدود هفت میلیون تومان برای انشعاب فاضلاب پرداخت کنیم؛ من این پول را ندارم، حداقل هزینه را برای ما کمتر کنند.

مسئول موکب و تکیه این محل نیز با اشاره به وجود انبوه مشکلات و معضلات فرهنگی و اجتماعی در این محله به گفت: مسئولان فرهنگی لطف کنند فکری به حال این محله‌ها کنند؛ حضور تعداد زیادی از اتباع افغانستانی، معتادان متجاهر و غیره باعث شده تا ما با مشکلات فرهنگی زیادی روبه‌رو شویم و جا دارد با ایجاد چند مکان فرهنگی در خصوص رفع این مشکلات اقدام شود.

وی افزود: الان همین تکیه امام حسین (ع) نیز با کمک شورای شهر و هیئت مذهبی آقای محمدیان اینجا اجرا شده، اما تاکنون سه‌بار آن را آتش زده‌اند که نیروهای امنیتی به دنبال مسببان این اتفاق هستند. این‌ها همه ناشی از مشکلات فرهنگی است؛ مسئولان باید به دنبال رفع این مشکلات باشند.

یکی دیگر از خانم‌های اهالی این محله نیز به ما گفت: از نظر بهداشتی ما با مشکلات زیادی روبه‌رو هستیم؛ موش‌های اینجا اندازه خرگوش هستند و شبانه‌روز در کوچه‌ها رژه می‌روند و اگر درب باز باشد یا راهی به درون خانه وجود داشته باشد، وارد منازل ما می‌شوند. از طرفی تعداد زیادی پشه هم امان ما را بریده‌اند، به‌ویژه پشه سالک؛ ما نگران فرزندانمان هستیم.

یکی دیگر از اهالی هم در ادامه سخنان وی گفت: آقا علت همه مشکلات بهداشتی همین آب فاضلاب است که درون جوی‌ها جریان دارد.

با اشاره به آب کثیقی که کنار او از درون خانه‌اش جاری بود و شبکه فاضلابی که از جلوی منزلش عبور کرده، از او پرسیدم که چرا با وجود اینکه هزینه انشعاب فاضلاب را پرداخت کرده و امکان استفاده از سیستم شبکه فاضلاب را دارد، باز هم خودش آب حاصل از پساب فاضلاب را روانه کوچه جلوی منزلش می‌کند تا هم بهداشت خانواده‌اش و هم اهالی محله به خطر نیفتد؟ و البته پاسخی جز سکوت نصیبم نمی‌شود؛ نکته‌ای که در برخی موارد شاید بهتر باشد خود اهالی محله هم برای رفع برخی مشکلات از خودشان شروع کنند. گرچه این به هیچ عنوان نافی عدم عمل به وظایف توسط برخی مسئولان نیست.

در حال ترک محل هستیم که همچنان تعداد زیادی از اهالی از دیگر مشکلات خود می‌گویند؛ مشکلاتی که دیگر برخی از آن‌ها ربطی به مسائل محله ندارد: از گرانی اقلام معیشتی، افزایش هزینه‌های آب، برق و گاز و سخت‌تر شدن زندگی، که نشان می‌دهد مردم دل پری از برخی این مشکلات دارند.

پس از بیش از دو ساعت ‌و نیم حضور تیم گزارش شهری رسانه «شهر مردم» در این محله، در حالی به پایان رسید که هنوز بازدید تعداد زیادی از محلات سعدی و مشکلات آن‌ها باقی مانده و این قول را به اهالی سعدی دادیم که در دور بعد به یکی دیگر از محلات این شهرک هم سر بزنیم.

عکاس:زینب زابلی شهرکی

 

true
true
در جوار آرامگاه شیخ اجل، بنی‌آدم اعضای یک پیکر نیستند
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

true