آیا دولتمردان حاضرند گلایههای مطرح شده از سوی بسیاری از مردم به سیاستها و برنامهریزیهای جاری را با تامل بیشتر و منصفانهتری بررسی و برای رفع آنها برنامهریزی کنند تا دل نگرانیهای کنونی برطرف و اعتماد عمومی دوباره جان گیرد ؟، به گزارش الهام فیروزی خبرنگار شهرمردم، مواجهه ایرانیان با دشمنان خود در جنگ دوازده روزهای که ایران با رژیم صهیونیستی داشت را باید مصداقی فراتر از تصور در خصوص نمایش همبستگی و همدلی مردم دانست، مردمی که روحیه و وحدت ملی را در برابر دیدگان جهانیان به تصویر کشیدند، آنچه که به طور قطع بیش از آن چیزی بود که انتظار میرفت. اما سوال مهم این است که دولتمردان در مقابل این همبستگی و شجاعت مردم، چه گامهای مثبتی خواهد برداشت؟ آیا تنها شاهد تکرار صحبتهایی درباره «وحدت ملی» و «همبستگی در برابر متجاوزان» خواهیم بود که به نوعی شائبه شانه خالی کردن از سوی برخی مسئولان از مسئولیتهایی که در شرایط کنونی بر عهده دارند را دامن خواهد زد و به چشم انتظاری بیپایان جامعه برای تحقق بسیاری از خواستهها معقولشان منجر خواهد شد؟
بدون شک پاسخ به این سوال را فقط و فقط اقداماتی مشخص خواهد کرد که موجب ساماندهی مشکلات اقتصادی و اجتماعی موجود میشود، رفع چالشها و دغدغههای معیشتی، اجتماعی و .. با گذر ا از مرحله وعده و شعار که قادر است، نشانهای بر تعهد واقعی به تغییرات ملموس در اظهارات و رفتار متولیان امر باشد. همچنین باید گفت، اگرچه به دفعات دولتمردان با تحکم به نام «ایران» و «ملت بزرگ» اشاره داشتهاند اما این پرسش همچنان مطرح است که آیا حاضر هستند در این زمینه یک قدم از مواضع قدرتطلبانه خود عقبنشینی کنند و گلایههای مطرح شده از سوی بسیاری از مردم به سیاستها و برنامهریزیهای جاری را با تامل بیشتر و منصفانهتری بررسی و برای رفع آنها برنامهریزی کنند؟ تا دل نگرانیهای کنونی برطرف و فضای اعتماد و آسودهخاطر بودن در جامعه دوباره جان گیرد.
آن هم در شرایطی که مدتهاست وعدههای بدون عمل، گرانیهای پی در پی، نرخ تورم بالا، افزایش فاصله طبقاتی و مواردی از این قبیل، نفس بسیاری از خانوادهها را به شماره انداخته است، با این وجود اما حداقل در روزهای گذشته و در شرایط کنونی صحبتی از تدابیر و سیاستهای اقتصادی جدید و البته اثرگذار همچنان به میان نیامده است، حتی هیچ نشانهای قاطع از تلاش در این زمینه نیز دیده نمیشود و تنها این واژه «همبستگی ملی» است که در سخنان و اظهارات مسئولان به دفعات بیان میشود و تدابیر اقتصادی ناموفق گذشته که موجب ادامه روند صعودی تورم و کوچکتر شدن سفرههای خانوارها شده است همچنان ادامه دارد. آن هم در اوضاع و احوالی که مردم نشان دادند مصمم و استوار از دولتمردان خود در برابر دشمن یا دشمنان متخاصم حمایت میکنند و مانع از رسیدن معاندان به آرزوی دیرینه خود که بر هم زدن نظم اجتماعی- سیاسی و تمامیت ارضی کشور است، میشوند.
با این وجود اما گاها این پرسش مطرح میشود که آیا برنامهریزان وسیاستگذاران نیز به همین میزان به پای رفع چالشها و بازگشت رفاه به معیشت خانوارهای ایرانی ایستادهاند و بر آن متمرکز شدهاند؟ به واقع آیا سیاستهای در پیش گرفته شده در حوزههای مختلف، برای ارتقاء معیشت مردم به نفع مردم و رفع مشکلاتشان در تامین نیازهای روزمره آنها بوده است؟ آیا اکنون با توجه پایداری مردم بر همبستگی و وحدت ملی در یکی از مهمترین بزنگاههای تاریخی مقابله با دسیسههای دشمنان و معاندان ایران و ایرانیان، چشمانتظاریهای جامعه برای تدابیر سازنده و برون رفت از بحرانهای معیشتی که سادهترین خواستهها را شامل میشود، به پایان میرسد؟
واقعیت این است که با مروری اجمالی بر اخبار، چالشهای معیشتی، نرخ بالای تورم، شرایط سفرههای خانوارها، وضعیت مسکن و … تنها به این پاسخ میرسیم که مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم روز به روز بیشتر میشود و قطار تورم حتی این روزها شتابزدهتر حرکت میکند، مسئولان نیز به جای تمرکز بر بهبود زیرساختهای حیاتی معیشت، همچنان بر سیاستهای کلانی که کمکی به رفع این چالشها نمیکند تمرکز دارد و شاید سفره خالی و بحران مسکن، گرانی هزینههایی از قبیل درمان، دارو و … را همچنان از یاد بردهاند. این در حالی بوده که ساماندهی و رفع چالشهای اشاره شده یکی از بسترهای لازم برای دستیابی به بسیاری از الزامات دیگر در مقیاسهای وسیعتر در جامعه است. سخن دیگر اینکه در این روزها که معاندان و بدخواهان ایران و ایرانی در پی سوء استفاده از هر گونه فرصت احتمالی هستند، باید هوشیار بود تا ناخواسته و سهواً شرایطی برای رسیدن به خواسته های شوم آنان حتی در مقیاسی بسیار کوچک رقم زده نشود.
ضمن اینکه مهمترین خواسته مردم از مسئولان و دولتمردان خود نیز چنین است که در راستای همدلی که در روزهای سخت همواره برای نبرد با دشمنان داشته، دارند و خواهند داشت و به دفعات نشان دادند؛ اتحاد ملت و دولت برایشان اولویتی انکارناپذیر و مهم است، گامی موثر و به دور از شعار و وعده برای حل مشکلات و رفع دغدغههایشان بردارند و با عمل و سیاستهای واقعبینانه خاطری آسوده، بدون دلواپسی از فردا و معیشت را برایشان رقم زنند. ضمن اینکه تبدیل شدن ضرورتهای زندگی ساده به رویایی دور در نبرد نابرابر با تورم و گرانیهای مستمر در سایه سرگرم بودن برنامهریزان به مقولات دیگر ممکن است باور و اعتماد مردم به تدابیر و برنامهریزی متولیان امر را در آیندهای نزدیک با تردید مواجه کند و نتیجه این تردید چه خواهد بود؟ به طور قطع رسیدن به روزهایی که هیچگاه منتظر آن نبودهایم و در خاطرمان جایی نداشته و مبادایی نگران کننده است.





