true
مسعود محجوبی-شهرمردم
برای هم نسلان من که از عنفوان کودکی با پای برهنه و روی آسفالت داغ خیابان به دنبال توپ دو لایه پلاستیکی میدویدیم، عشق به فوتبال رنگ و بویی دیگر داشت آن دورانی که به جای پولهای آنچنانی، تعصب و عشق حرف اول را میزد و مردم ستارههایشان را عاشقانه دوست میداشتند.
کودکی من مصادف بود با صدای آژیر قرمز و خاموشی و سنگر و دلهره
ایامی که جوانان رشید کشورم فوج فوج عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل میشدند.
هر محله مزین بود به حجلهای از یک شهید و صدای دلنشین محمد گلریز و نوای صادق آهنگران
اوج تفریح ما مسافرت بود و استخر گاهی سینما و البته فوتبال
نمیدانم فوتبال در خود چه داشت که همه را مسحور خود میکرد. هر جمعه پدرم ست من و برادرانم را میگرفت و به ورزشگاه زیبای حافظیه میبرد. آن زمان تیمهای خوزستانی هم در لیگ شیراز بازی میکردند چرا که لیگ سراسری به خاطر جنگ تعطیل بود و هموطنان جنوبی مان نیز به همین علت امکان برگزاری لیگ داخلی را نداشتند و من چه خوشبخت بودم که از نزدیک شاهد تلاش نسلی بودم که در زمین فوتبال همه وجودشان را میگذاشتند. گویی فردایی نبود به فکر جیبشان نبودند آنچه برای ایشان اهمیت داشت لبخند رضایتی بود که میتوانستند بر لبان این مردم جنگ زده بنشانند تا ساعتی را بدون فکر موشک و خمپاره سپری کنند.
یاد باد آن روزگاران یاد باد
true
true
https://shahrmardomdaily.ir/?p=86311
true
true





