×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
true
true
«بامداد خمار» کتابی است ظاهر فریب، ‌ارتجاعی و خطرناک!

این کتاب  چیزی نیست جز بیان روایتی پیش‌ پا افتاده با بیان موضوعی  بسیار کهنه و معمولی متعلق به همان زمان بر باد‌ رفته، به گزارش سيد محی الدین حسینی ارسنجانی خبرنگار شهر مردم، چهره ماندگار نقد ادبی معاصر کشورمان در نقد و بررسی کتاب داستانی بامداد خمار نوشته فتانه حاج سید جوادی در نشست اخیر از دریچه نقد که هر هفته با حضور جمعی از داستان نویسان شیرازی انجام میشود اظهار داشت:رمان بامداد خمار یکی از رمانهای پرفروش ایرانی و فارسی زبان طی سی سال اخیر است و این کتاب بیش از نویسنده‌اش شناخته و معروف شد.شاید اگر از بعضی خواننده‌ های این رمان اسم نویسنده‌اش را بپرسیم، چندان اطلاعی از وی نداشته باشند اما در بین مخاطبانش که اغلب مردم عوام جامعه اند رمان موفقی بوده است.

نویسنده و پیشکسوت نقد ادبی معاصر تصریح کرد: بامداد خمار در ده سال نخست انتشار،افزون بر ۳۰۰ هزار نسخه فروش داشت و برخی از نوبت‌ های چاپ آن با شمارگان ۱۰ تا ۱۸ هزار نسخه درخور توجه است.این رمان با بحث‌های داغ و نقدهای بسیار روبه‌رو شد. موافقان، آن را برای مقولهٔ روابط میان زنان و مردان جوان مفید دانسته یا درس عبرتی برای جوانان بی‌تجربه دانستند.مخالفان، آن را دفاع از اصالت و شرافت طبقات بالادست جامعه و تحقیر فرودستان دانستند.

وی یاد آور شد:ترجمهٔ آلمانی رمان بامداد خمار که نخستین بار در ایران نشر البرز آن را در سال ۱۳۷۴ پنتشر و سریعا فروخته شد توسط سوزان باغستانی در آلمان با میانگین ۱۰ هزار نسخه بارها به چاپ رسیده است. همچنین ترجمهٔ انگلیسی این رمان با عنوان The Morning After (صبح بعد) در سال ۱۴۰۱ توسط شرکت فیروز مدیا منتشر شده است.

همچنین در مهر ۱۴۰۴، یک مجموعه تلویزیونی بر اساس این رمان به نویسندگی حسین کیانی با نام بامداد خمار منتشر شد که تیتراژ این کار با صدای محسن چاوشی است و بازیگرانی مثل ترلان پروانه، رضا کیانیان،لاله اسکندری،گلاب آدینه، گلاره عباسی، مرجانه گلچین، رزیتا غفاری، بهنوش بختیاری و… نقش آفرینی کرده اند.

عبدالعلی دستغیب گفت:برخی از روشنفکران به «بامداد خمار» ایراد می‌گیرند که فاقد دید تاریخی است. خوب که نقد آنان را بخوانیم، می‌بینیم که بیشتر سیاست‌زدگی آنان است که فاقد تاریخ است تا نگرش رمان.». «بامداد خمار» داستانی است «تا حدودی (سطح) پایین» و «در قیاس با سووشون و اهل غرق، پاورقی‌نویسی و بازاری…بطوری که برخی از ناقدان به این نتیجه رسیده‌اند که:«بامداد خمار» چیزی نیست جز بیان روایتی پیش‌ پا افتاده با بیان موضوع بسیار کهنه و معمولی متعلق به همان زمان بر باد‌ رفته که قاعدتا ‌باید با تخمه هندوانه و دیگر تنقلات در زیر کرسی خوانده یا شنیده می‌شد.» اما، «بامداد‌ خمار» کتابی است ظاهرفریب، ‌ارتجاعی و خطرناک!

وی افزود:رمان بامداد خُمار،در واقـع داسـتان سـقوط دختـر نـازپرورده اي اسـت از«بهشت» اشرافيت هفتاد، هشتاد سال پيش به «دوزخ» زندگاني مـردم فرودسـت‌ جامعة آن زمان و شرح و مصائب او و خانواده اش، بيان، ساختار و طـرح و تـا حدودي گفت‌ و گوهاي رمان قديمي است و تفاوتي بـا زبـان و سـاختار رمـان تهران مخوف (۱۳۰۳) مشفق كاظمي كه درست هفتاد و چنـد سـال پـيش از چاپ بامداد خمار  در۱۳۰۱هجري خورشيدي  نوشته شده است، ندارد.

نویسنده هفتاد عنوان کتاب و مترجم معاصر بیان داشت:نويسنده از لحاظ متون رمان نويسي از الگوي داستانهاي يك سـده پيش پيروي مي‌كند و روايت داستاني او نقلـي و در خـط طـولي پـيش‌ ميرود. زاوية ديد «مونولوژيك» نويسنده،درونمايه‌اي را كـه مـي توانسـت بـه‌ طراز هنري بركشيده شود،تاحدودي تنزل داده و بدل به رماني توصيفي كـرده است از قماش همان داستانهاي عشـقي ناكـام اواخـر قاجار و عصـر رضـا شاهي كه تقليد ناشيانه‌اي بودند از مادام كاملياي الكساندر دوما و قصه‌هـائي از اين قبيل به همين دليل بعضي از ناقـدان كتـاب بامـداد خمـار بـه ايـن نتيجـه‌رسيدند كه «اين كتاب چيزي نيست جز بيان روايي فناتيك پـيش پـا افتـاده بـا موضوعي بسيار كهنه و معمولی است.

دستغیب خاطر نشان کرد:همه ظواهر كتاب حكايت از اين دارد كه نويسنده با خلق «محبوبه» شخص عمدة رمان و شرح مصائب او و بيان بي‌رحمي‌ها و بي‌فرهنگي‌هـاي رحـيم و مادر رحيم شوهر و مادر شوهر وي دانسته يا ندانسته از جامعـه‌اي طبقـاتي‌ طرفداري ميكند و اشرافيت فئودال را در مقام اصلي پسنديده و ارزشمند قبول دارد و خواهان بازگشت به آن «عصر زرين» است و از سوي ديگر، رمان نويس زماني كه به اعماق جامعه مي‌رود و به ترسيم چهره و سيماي اشخاصـي ماننـد:رحـيم،زيور بندانداز (مادر شوهر محبوبه)، پسر خالة رحيم و بستگان او و گلين‌ خـانم،كارگر حمام، سبزي فروش،قصاب و …مي پردازد كاملاً از بالا، از نظرگاه اشرافيت به مردم مي‌نگرد و با محبوبه شخص عمده و اشـرافي داسـتان خـود همنـوائي‌ ميكند.محبوبه خواستگاران اشرافي خود را رد مي‌كند و زن رحيم نجار مي‌شود.او اميدوار است شوهرش درس بخواند و صاحب‌ منصـب‌ شـود و افتخـار حضـور در خانواده ثروتمند ان فئودال را پيدا كند. خود رحيم نيز در آغاز چنـين اميـدي در دل دارد و به محبوبه قول داده است در اين راه به جان بكوشد ولـي بـه نظـر نويسـنده افرادي مانند رحيم شايستگي پيشرفت ندارند و «زنگي نگردد به شستن سفيد!»

دستغیب در پایان گفت: رمان بامداد خمار نوشتهٔ فتانه حاج‌سیدجوادی داستان سوزناک عشق نافرجام دختری از اعیان دورهٔ قدیم تهران به جوانی نجار از طبقهٔ پایین جامعه را روایت می‌کند و یکی از جمله پرفروش‌ترین رمان‌های معاصر ایران است و آن را نمونه‌ای از ادبیات عامه‌ پسند دانسته‌اند. 

true
true
«بامداد خمار» کتابی است ظاهر فریب، ‌ارتجاعی و خطرناک!
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

true