اهالی دهپیاله: ۸۵ درصد اهالی این محله افغان هستند، به گزارش جلالالدین عرفانی – خبرنگار شهر مردم، داستان آن از یک پیاله خالی، یک ظرف آب و باغهای یک ده کنارِ دستِ شهرِ گل و بلبل آغاز شد و میرآبی که سنگِ میزانِ تقسیم آب مزارع اهالی روستا برایش، پیالهی سوراخشدهای بود که هر از چند گاهی پر میشد و در آب فرو میرفت؛ باز باید خود را در ظرف آب غرق میکرد. بعدها که شهر گستردهتر شد، دیگر نه از آن باغها و مزارع خبری بود و نه از آن ظرف آب و پیاله، و آن روستای قدیمی به یکی از محلات شهر تبدیل شد؛ محلهای که به یاد گذشته، نام دهپیاله را بر آن نهادند. مقصد این هفتهی گزارشگران رسانهی شهر مردم، این محله بود تا از نزدیک با مشکلاتش آشنا شویم؛ محلهای که سالهاست بهعنوان محلهای محروم یا با واژهی جدید آن، «کمبرخوردار شهر» مطرح است و با انبوه مشکلات دست و پنجه نرم میکند.
وارد محله که میشویم، از همان ابتدا شاهد یک تفاوت اساسی با دیگر محلات هستیم. چهرهی بسیاری از ساکنان با دیگر نقاط شهر – و حتی کشور – متفاوت است؛ چهرههایی که بیشتر شبیه به کشور همسایهی شرقی هستند. اینجا، به قول بعضی از اهالی، بیشتر شبیه محلهای از کابل است تا محلهای در دل شهر شیراز؛ جایی که تعداد زیادی از اتباع سالهاست در آن مأوا گزیدهاند و حتی در برخی موارد توانستهاند فرهنگی بیگانه را در این نقطه از شهر گل و بلبل ایجاد کنند.
اما دهپیاله و مردمان آن، در کنار بحث اتباع بیگانه، با مشکلات بسیاری دیگری هم روبهرو هستند؛ از وجود تعداد زیادی ضایعاتفروشی، معتادان متجاهر، حضور برخی اراذل و اوباش، تا کمبود نانوایی، مسائل بهداشتی، شیوع سالک، نبودِ پل هوایی و البته پروژههای قدیمیِ فراموششده و بر جای مانده مثل تعریض خیابان مشایخ که به گفتهی اهالی، به عامل اختلاف و نزاع میان اهالی تبدیل شده و حتی چند نفری نیز در اثر نزاع یا تصادف در این محل جان باختند. مسئول یاوران شورای محلهی دهپیاله در این رابطه به خبرنگار ما گفت: یکی از مشکلات ما که سالهاست حل نشده، تعریض خیابان ورودی محلهی مشایخ است. اوایل انقلاب بود که من تازه ازدواج کرده بودم. اینجا یک معبر تنگ بود و ما درخواست دادیم که تعریض شود. در آن زمان، چند خانهی اول عقبنشینی و بازسازی شدند، اما از همان اول انقلاب برای تملک چند خانهی دیگر قول میدهند و به قولشان عمل نمیکنند. الان این بخش که تعریض شده، ۱۶ متر است، اما عرض آن قسمت که تعریض نشده، چهار متر است؛ یک متر آن هم جوی آب است و در نهایت تنها سه متر برای عبور ماشینها میماند.
مردانی گفت: این خیابان محل عبور ۷۰ کوچه است، اما به دلیل عرض کم، دو خودرو نمیتوانند همزمان از این محل عبور کنند و به همین دلیل، به محل نزاع ساکنان تبدیل شده است.
وی افزود: ما حتی در این محل تاکنون چند کشته به دلیل تصادف و دعوا دادهایم، اما بعد از چند دهه هنوز مسئولان به قول خود برای تعریض اینجا عمل نکردهاند، در حالی که هزینهی چند ملکی که سر راه این مسیر است، به اندازهی یک خانه در بالاشهر نمیشود.

رئیس یاوران شورا با اشاره به پایین بودن سطح خانههای این معبر نسبت به خیابان مشایخ گفت: برخی از این خانهها سه پله پایینتر از سطح کوچه هستند و پیرمردها، پیرزنها و افراد ناتوانی که در برخی از این خانهها سکونت دارند، برای رفتوآمد مشکل دارند و حتی در زمان بارندگی باید آب را از داخل خانهشان بیرون بریزند. البته سال قبل قبول کردند بودجه برای این کار بدهند، اما با تعویض شهردار جدید منطقه، به سرانجام نرسید.
وی با اشاره به واگذاری درمانگاه این محل به بخش خصوصی نیز گفت: متأسفانه سقف بخشی از این درمانگاه پوسیده شده و احتمال تخریب دارد، اما مسئول درمانگاه به این مورد توجه نمیکند.مردانی، و یکی دیگر از اعضای یاوران شورا یک بنر را به ما نشان دادند که در مورد رخواست تغییر نام محل بود.
او افزود: یکی از درخواستهای ما تغییر نام این محل به شهرک شهید دوران است که سال ۱۳۸۱ با آن موافقت شد و تابلو تعویض شد، اما باز هم چند وقتی است دوباره تابلو ورودی محله به نام دهپیاله تغییر پیدا کرده است. اینجا قبلاً روستا و ده بوده، اما سالهاست که تبدیل به یک محله شده و امیدواریم نام آن از دهپیاله تغییر یابد.
یکی از زنان ساکن این محل نیز خودش را به خبرنگار ما رساند و گفت: شما را به خدا به کوچهی ما هم سر بزنید. خانهی ما در کوچهی پشت مسجد است، اما کوچهی ما هنوز آسفالت ندارد؛ هیچکس به دادمان نمیرسد.
یکی دیگر از اهالی هم گفت: آقا به مسئولان بگین یه فکری به حال ما بکنن؛ هر روز در خیابان مشایخ، رانندهها با هم دعوا دارند. همین چند سال قبل، دو نفر سر اینکه چه کسی اول عبور کند، دعواشون شد؛ یکیشون با چاقو زد تو شکم رانندهی دیگه؛ یکی کشته شد، یکی قاتل؛ هیچکس هم جواب نداد.
حسینی، یکی دیگر از یاوران شورا در این محله، در حالی که برگهای در دست داشت که لیست بلندی از مشکلات محله را در آن نوشته بود، گفت: ما در این محله با مشکلات بسیاری روبهرو هستیم. از جمله نبود پل هوایی در جلوی خیابان اصلی این محله، در بلوار ابوذر. با توجه به نزدیکی به پایگاه هواییِ شکاری، گاه پروازِ صبحهای زود با لرزیدن پنجرهها بچهها را میترساند و از طرف دیگر نبودِ سیستم فاضلاب در قسمتی از این محله و جاری شدن آبهای کثیف در جویها باعث ایجاد مشکلات بهداشتی از جمله سالک شده که بسیار هم زیاد است. همچنین در بخشی که در منطقهی پنج شهرداری است، ضایعاتفروشیها موجب مشکلات بسیاری برای ما شدهاند.
وی اضافه کرد: یکی دیگر از مشکلات ما این است که خط اتوبوس تا چند وقت قبل، سرِ کوچهی ۲۰ بلوار ابوذر غفاری ایستگاه داشت و میایستاد، اما امروز ایستگاه آنجا حذف شده و اتوبوس نمیایستد، در حالی که روبهروی همین کوچه، آن طرفِ بلوار، میایستد.

یکی از اهالیِ ناراضی این محل نیز با اشاره به یک خانهی مخروبه در این محل گفت: این خانه تبدیل به محل تجمع معتادان و محل ناامنی شده و اراذل و اوباش در آن حضور دارند.
در این بین، فردی که گویا صاحب آن خانهی مخروبه بود نیز با رد این سخنان گفت: اصلاً هم اینگونه که میگویند نیست و من خانه را به پسرعمویم اجاره دادم که آنجا زندگی میکند.
سخنی که البته از سوی چند نفر دیگر از اهالی رد شد.یکی دیگر از اهالی هم با صدایی که شبیه فریاد بود گفت: آقا، اینجا افغانستان است نه یک محله در شیراز. هر جا نگاه میکنی، افغانستانی هست؛ حتی نانوایی ما هم کم آورده و گاه برای خودمان نان ندارد.
موضوعی که نانوایِ محله نیز بر آن تأکید کرد و گفت: بیشترین مشتریان ما اتباع خارجی هستند که نان بسیاری مصرف میکنند و با توجه به محدودیت خرید از یک کارت، گاه از چند کارت بانکی که به نام ایرانیهاست استفاده میکنند و به همین دلیل در بسیاری مواقع سهمیهی آرد ما تمام میشود و به اندازهی نیاز مردم محله نیست.
مردانی، مسئول یاوران شورای محلهی دهپیاله، هم با تأیید صحبتهای هممحلهایهای خود اضافه کرد: امروز قریب به ۸۵ درصد اهالی محلهی ما را افاغنه تشکیل میدهند.
یکی دیگر از اهالی دهپیاله گفت: آنها خانهها را با قیمتی بالاتر اجاره میکنند که باعث شده دیگر ایرانیها توان پرداخت این میزان اجاره را نداشته باشند. علت هم این است که گاه یک خانه را چند خانواده اجاره میکنند و اجاره تقسیم میشود. از طرف دیگر، گاه هر کدام از آنها دو تا سه زن دارند و بیش از ۲۰ بچه، و به همین دلیل جمعیتشان روز به روز بیشتر میشود.
یکی دیگر از ساکنان نیز گفت: یکی از مشکلات ما ضایعاتفروشیهاست که تعدادشان بسیار زیاد است و از طرفی، برخی در یکی از خیابانهای فرعی بلوار ابوذر غفاری اقدام به آتش زدن زباله و لاستیک میکنند تا از فلز درون آن استفاده کنند و عصرها دود این منطقه را فرا میگیرد.

هوا رو به تاریکی است و قصد بازگشت داریم که یکی از اهالی از ما میخواهد با او همراه شویم تا از نزدیک آتش زدن زباله و مواد بازیافتی را که در آنسوی محله، در کنار ضایعاتفروشیها در محدودهی منطقهی پنج است، مشاهده کنیم. با او همراه میشویم و در بلوار گلبهار، در زمینهای خاکی، چند آتش را از دور میبینیم که چند نفری که بیشتر به معتادان متجاهر و ضایعاتفروشها شباهت دارند، دورِ آتش ایستادهاند و البته یک وانتبار کنارشان پارک کرده و در حال تخلیهی بار است. در این بین، بهمحض مشاهدهی دوربین فیلمبرداری ما، چند نفر از آنها به سرعت به سمت ما دویدند و مجبور شدیم محل را سریع ترک کنیم.
از محلهی دهپیاله خارج میشویم اما هنوز به فکر این هستیم که با این افزایش انفجاری تعداد اتباع بیگانه در چنین محلاتی، آن هم با بزرگ شدن فرزندان آنها در آینده، چه سرنوشتی برای شهر رقم خواهد خورد؛ آن هم اتباعی که هیچ اوراق هویتی و شناسنامهای ندارند و شهروندان نامرئی شهر و کشور تلقی میشوند، که خود یک معضل امنیتی خواهد بود.
گزارش محلهبهمحلهی این هفتهی ما در حالی پایان یافت که هفتهی آینده نیز با حضور در محلهای دیگر، از نزدیک مشکلات آن محله را رصد خواهیم کرد. اما اگر در محلهی خود مشکلی دارید و میخواهید مقصد بعدی گزارشگران ما محلهی شما باشد، کافیست به ما اطلاع دهید تا مقصد بعدی سفر ما، محلهی شما باشد.






