×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
true
true
غوره‌دان سوخت؛ زاگرس را چند بار باید خاکستر کنیم تا بیدار شویم؟

زهرا وصالی- خبرنگار شهر مردم ، جنگل‌های غوره‌دان اقلید، قلب تپنده‌ی زاگرس جنوبی، در آتش سوختند؛ نه برای اولین‌بار و نه آخرین‌بار. سه روز تمام، شعله‌ها درختان را بلعیدند، خاک را سوزاندند، جانوران را آواره و جزغاله کردند و حافظه‌ی یک زیست‌بوم را به باد دادند. و ما؟ ما فقط تماشا کردیم. مسئولان؟ جلسه گذاشتند و جشن روز کارمند را برگزار کردند. مردم؟ با دستان خالی به جنگ آتش رفتند. و زاگرس؟ زخم دیگری خورد، بی‌آن‌که حتی کسی بپرسد: چرا؟

*اینجا فقط جنگل نبود، حافظه‌ی خاک بود

غوره‌دان فقط یک نقطه‌ی سبز روی نقشه نیست. اینجا زیستگاه بیش از ۱۳۰ گونه‌ی گیاه دارویی است.

اینجا خرس قهوه‌ای با توله‌هایش زندگی می‌کند. اینجا رود ساپور از دل تنگه عبور می‌کند و غار ضحاک در دل صخره‌ها نفس می‌کشد. اینجا بنه‌ها فقط درخت نیستند، حافظان خاموش خاک‌اند. اینجا، جان زاگرس است.

اما هیچ‌کدام از این‌ها کافی نبود تا از سوختن جلوگیری کند؛ چون در این‌جا سوختن جنگل یک رویداد عادی و تکراری شده و بی‌اهمیت است که دیده نمی‌شود. خاکستر هم شد اما جدی گرفته نشد.

آنچه سوخت، فقط درخت نبود

در این آتش‌سوزی، چند هکتار پوشش گیاهی نابود شد. خاک منطقه دچار فرسایش شد. گونه‌های جانوری یا جان باختند یا آواره شدند. رودخانه‌ی ساپور آسیب دید. سفره‌های زیرزمینی فقیرتر شدند. فرصت‌های اکوتوریسم، آموزش محیط‌زیستی و ثبت منطقه به‌عنوان زیست‌کره از بین رفت.

و چرا؟

چون هلیکوپتر آب‌پاش نداشتیم.

چون نیروهای آموزش‌دیده نداشتیم.

چون جاده‌ی اضطراری نداشتیم.

چون ناهماهنگی نهادی داشتیم.

چون هشدارهای فعالان محیط‌زیست را نشنیدیم.

چون سهل‌انگاری را به رسم مدیریت بدل کرده‌ایم.

پرسشی که دیگر نباید بی‌پاسخ بماند

تا کی؟

تا کی قرار است زاگرس بسوزد و ما فقط گزارش بنویسیم؟

تا کی قرار است بلوط‌ها در سکوت بسوزند و مسئولان در جلسات بی‌نتیجه بنشینند؟

تا کی قرار است حافظه‌ی خاک را با بی‌توجهی خاکستر کنیم؟

تا کی قرار است مردم را در برابر بحران تنها بگذاریم و بعد از فاجعه فقط آمار بدهیم؟

اگر زاگرس بسوزد، چه چیزی از ایران باقی می‌ماند؟

اگر حافظه‌ی بلوط‌ها خاکستر شود، چه چیزی از هویت ما باقی می‌ماند؟

اگر مردم را در برابر بحران تنها بگذاریم، چه چیزی از مسئولیت باقی می‌ماند؟

این یادداشت، نه برای دل‌خوشی است و نه برای آرشیو.

این یادداشت، فریاد است.

و اگر گوش شنوایی نیست، فریاد بلندتر خواهد شد. تا پای جانم پای بلوط‌ها ایستاده‌ام. من اگر درخت بودم، بلوط بودم

true
true
غوره‌دان سوخت؛ زاگرس را چند بار باید خاکستر کنیم تا بیدار شویم؟
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

true