سيد محی الدین حسینی ارسنجانی -شهرمردم

در ادامه سلسله بازدیدها و دیدارهای هفتگی فعالان فرهنگی شیراز با چهره های نامدار و مفاخر علمی،ادبی،هنری و فرهنگوران معاصر این بار نوبت به دیدار و گفتگو با استاد صاحب سخن “صدرا ذوالریاستین شیرازی” از ادیبان مطرح و از شعرای نامدار معاصر شد.او که همینک در کهن سالگی است همه عمرش را به فرهیختگی و ادب دوستی و هنرمندی،دوستی با کتاب و کتابخوانی ، نویسندگی،روزنامه نگاری، نقد و تحلیل ادبی و…گذرانیده،است. “محمدرضا رفیعی راد”مدیر مجموعه گردشگری و اقامتی “نصیر نظام” و مرمتگر بافت تاریخی به همراه “سید محی الدین حسینی ارسنجانی” فعال عرصه های فرهنگ و رسانه و دبیر اجرایی گروه فرهنگی شاهدان شیراز در عیادت و سرکشی از منزل استاد صدرا ذوالریاستین و بازدید از کتابخانه غنی و پربار او که در آستانه سالروز تولد وی انجام شد بر تلاشهای دهها ساله استاد ذوالریاستین شیرازی در عرصه های فرهنگ و هنر و ادب تحسین گفتند.

☑ شعر “صدرا” رنگ و بوی وطن دارد!

“صدرا” شاعری وطن دوست،صاحب آثار ناب و مکتوب در زمینه شهر زیبای شیراز و نقدهای فنی در خصوص شاعران،قهرمانان و بزرگان ایرانی و…. است.برخی از آثار تألیفی و دفاتر شعری استاد والامقام ذوالریاستین شیرازی که با استقبال گرم اهالی قلم و فرهنگوران روبروشده عبارت است از:آثار چاپی پیش از انقلاب شامل کتابهای “سال که شروع میشود”، “یاغی”،”مردی در تاریکی روحش”، “جهاد مقدس” و….اما برخی عناوین کتابهای چاپ شده از ایشان در بعد از انقلاب عبارت است از: “یاد نامه استاد دکتر مرتضی ذوالریاستین” کاردار اسبق ایران در نروژ، “عزلواره”، “شاید غزل”، “پنجره های آفتابی”، “همصدا با ساز باران”،” آوازهای غریب”، “قافیه های غائب”، “معاصر ان” (آمد و شد رباعی در شیراز و فارس)،”صد پنجره در حنجره”، “غزل در فارس و شیراز از آغاز تا به امروز”، “مردی بنام شیراز”، “آذرخشی در باران” ،” آریو برزن”، “باران آسا “و… البته جناب صدرا در نشریات مختلف از جمله در روزنامه های استان فارس و بویژه شیراز بهمراه مجلات و خصوصا فصلنامه های تخصصی حوزه ادب و فرهنگ،مقالات بسیاری منتشر کرده که تعداشان افزون بر پنج هزار مطلب در چهل تا پنجاه نشریه استانی و کشوری میباشد.صدرای شعر فارسی در ۲۸ آذر ۱۳۱۵ شمسی در شیراز به دنیا آمد.خود او چنین بیان میدارد: … پدرم “محمد جواد” و مادرم “مزین” نام داشتند.جد امجد من حاج محمد حسن،صاحب کتاب”ریاض الشهاده” است.پدر بزرگم حاج علی آقا ذوالریاستین حزب دموکرات فارس را تأسیس میکند و نهضت مشروطیت جنوب را با همراهی آزادیخواهان کازرون و قشقایی بر عهده می‌گیرد. پسر ایشان حاج میرزا عبدالحسین ذوالریاستین بیست و سه جلد تألیف دارد.دو جلد قطور”حب الوطن” (دیوان شعر) و دیوان مونس کتابهای ایشان است.در رکاب پدر لباس نظامی بر تن و علیه مستبدین قیام می‌کند.پدر من عرفان را عملی میدانست و عرفان تئوری را زیاد قبول نداشت. بچه‌های او اکثرا شاعر شدند. کلاس هشتم که بودم زمان دکتر “مصدق”بود،بچه‌ها را دنبال خودم راه می‌انداختم که برویم پست و تلگراف تحصن؛ یا زنگ همه مدارس سر راه را می‌زدم و مدارس را برای رفتن به تحصن تعطیل میکردم. دوران برنایی من به کارهای سیاسی و شیطنتهای جوانی و البته به کار تئاتر حرفه ای و بازیگری در صحنه گذشت، بازنشسته بانک هستم و به مدیرعاملی بانکهای چند استان نیز رسیدم. بعد از ازدواج با بانوی خانه ام که زیاد دوستش دارم و به او عشق میورزم، آرام شدم،خلاصه سخن بسیار است…”

☑ اهدای مجموعه دفاتر شعری”صدرا ذوالریاستین شیرازی” به دو فعال فرهنگی

رفیعی راد گفت:وظیفه همه ماست تا مقام این استاد و دیگر مفاخر علمی و ادبی معاصر شیراز را قدر بدانیم. وی افزود: صدرا ذوالریاستین اینک چونان سروی بلند قامت بر اهالی فرهنگ و هنر و ادب شیراز و فارس سایه گستر ی میکند و خوش میدرخشد.امید آنکه وجودش به سلامت باشد و عمرش طولانی و عزتمند گردد.در پایان این گفتگو و دیدار با استاد ذوالریاستین شیرازی پس از ذکر مشترک خاطرات رسانه ای و مطبوعاتی با حسینی ارسنجانی، مجموعه کتابها و دفاتر شعری خود بهمراه دفاتر اشعار بانو “شعله ذوالریاستین”دختر این شاعر و ادیب و سراینده شیرازی از جمله دفتر شعر نیمایی “آلبالو” را به این دو فعال فرهنگی شیراز تقدیم نمودند.قرار است ۲۸ آذر ۱۴۰۲ جشن تولد هشتاد و هفت سالگی استاد ذوالریاستین شیرازی شاعر قالبهای گوناگون شعری و از جمله “غزل” توسط “گروه فرهنگی شاهدان شیراز” در بافت تاریخی شیراز و هتل بوتیک سنتی”راد”یا به پیشنهاد بانوی مهربان و یار دیرینه او سرکار خانم “مهرنگاراشراقی”به جهت بیماری و کسالت آن استاد شعر و سخن در محل کتابخانه پربار ایشان در منزلشان واقع در قصردشت شیراز برگزار گردد.