ارکسترهای فیلارمونیک و سمفونیک، با وجود شأن هنری بالا، نیازمند حضور فیزیکی دهها نوازنده، تجهیزات صوتی سنگین، سازهای حجیم و نورپردازی گسترده هستند. این حجم از ارتعاشات صوتی، فشار فیزیکی و حرارت ناشی از تجهیزات میتواند به ساختارهای سنگی و حجاریهای باستانی آسیب وارد کند، به گزارش زهرا وصالی _ روزنامه نگار ، در روزهایی که خبر اجرای ارکستر فیلارمونیک ارمنستان در تخت جمشید به مناسبت صدمین سالگرد تأسیس این ارکستر منتشر شده، بار دیگر نگاهها به یکی از حساسترین و ارزشمندترین میراثهای فرهنگی ایران دوخته شده است. این رویداد، هرچند با نیت تعامل فرهنگی و منطقهای مطرح شده، اما پرسشهایی جدی درباره نحوه بهرهبرداری از میراث جهانی، مسئولیتپذیری فرهنگی و رعایت اصول حفاظتی را پیش روی ما قرار میدهد.
*تخت جمشید؛ فراتر از سنگ و شکوه*
تخت جمشید تنها یک بنای تاریخی نیست؛ بلکه سندی زنده از خرد سیاسی و هنری ایران باستان و بخشی از حافظه جهانی بشر است. ثبت این مجموعه در فهرست میراث جهانی یونسکو، نه بهخاطر زیبایی ظاهریاش، بلکه بهدلیل ارزش تاریخی، معماری و نمادین آن صورت گرفته است. هرگونه فعالیت در این محوطه باید با درک عمیق از آسیبپذیری فیزیکی و معنایی آن همراه باشد.
این مکان، برخلاف بسیاری از بناهای تاریخی، نهتنها از نظر ساختار سنگی بسیار حساس است، بلکه از نظر نمادین نیز جایگاهی آیینی دارد. هرگونه تغییر در کاربری حتی به شکل موقت میتواند در حافظه فرهنگی جامعه اختلال ایجاد کند.
*اجرای موسیقی؛ آزمونی برای مسئولیت فرهنگی*
ارکسترهای فیلارمونیک و سمفونیک، با وجود شأن هنری بالا، نیازمند حضور فیزیکی دهها نوازنده، تجهیزات صوتی سنگین، سازهای حجیم و نورپردازی گسترده هستند. این حجم از ارتعاشات صوتی، فشار فیزیکی و حرارت ناشی از تجهیزات میتواند به ساختارهای سنگی و حجاریهای باستانی آسیب وارد کند.
افزون بر آن، حضور جمعیت قابل توجه در چنین مکان حساسی، خطر فرسایش خاک، تخریب پوشش گیاهی، اختلال در مسیرهای گردشگری و حتی آسیبدیدگی غیرعمدی آثار را افزایش میدهد. از منظر نمادین نیز، تبدیل تخت جمشید از یک فضای آیینی و تأملبرانگیز به یک صحنه سرگرمی، شأن تاریخی آن را خدشهدار میکند.
*معیارهایی برای سنجش تأثیر رویدادهای هنری*
برای ارزیابی دقیق چنین اجراهایی، مجموعهای از معیارهای تخصصی وجود دارد که باید پیش از هرگونه برنامهریزی بررسی شوند:
– فنی و فیزیکی: شدت ارتعاشات صوتی، وزن تجهیزات، تراکم جمعیت، نورپردازی و حرارت
– حفاظتی و میراثی: فاصله اجرا از بنا، جهتگیری تجهیزات، پوشش بیمهای، نظارت کارشناسان
– زیستمحیطی:آسیب به اکوسیستم، آلودگی صوتی و نوری، مدیریت پسماند
– فرهنگی و نمادین: تناسب محتوا با شأن مکان، برداشت عمومی، مشارکت نهادهای تخصصی
تجربهی اجرای کنسرت علیرضا قربانی در تیرماه ۱۴۰۲ نیز نشان داد که حتی با رعایت برخی اصول حفاظتی، همچنان نیاز به ارزیابیهای دقیق و انتشار گزارشهای شفاف وجود دارد.
*تجربههای جهانی؛ میراث بهمثابه امانت*
در بسیاری از کشورهای صاحب میراث جهانی، برگزاری رویدادهای فرهنگی در محوطههای تاریخی با دقت و محدودیتهای شدید انجام میشود. در ونیز، میدان سن مارکو میزبان کنسرتهایی با تجهیزات سبک و جمعیت کنترلشده است. در مصر، مراسم طلوع خورشید در معبد ابو سیمبل بدون مداخله صوتی یا فیزیکی برگزار میشود. در فرانسه، اجراهای هنری در کاخ ورسای تنها در فضاهای جانبی انجام میشود. و در هند، اجرای موسیقی در تاج محل بهطور کامل ممنوع است.
این نمونهها نشان میدهند که میراث فرهنگی در سطح جهانی نه بهعنوان صحنهای برای نمایش، بلکه بهعنوان امانتی تاریخی تلقی میشود که باید با نهایت دقت و احترام از آن محافظت کرد.
*راههای جایگزین برای دیپلماسی فرهنگی*
فرهنگ ایرانی آنقدر غنیست که برای نشان دادنش، نیازی به خطر کردن با میراثمان نداریم. راههای کمخطرتر و مؤثرتر عبارتاند از:
– اجرای موسیقی در تالارهای فرهنگی یا فضاهای باز طراحیشده با الهام از معماری باستانی
– بازسازی دیجیتال و واقعیت افزوده برای تجربه موسیقی در تخت جمشید بدون حضور فیزیکی
– برگزاری جشنوارههای فرهنگی در شهرهای اطراف مانند شیراز و مرودشت
– ساخت مستندهای هنری و موسیقایی با تلفیق تاریخ و موسیقی
– همکاری با نهادهای بینالمللی برای نمایش مشترک میراث و هنر
– تشکیل کمیته تخصصی مستقل با حضور باستانشناسان، هنرمندان، متخصصان میراث و نمایندگان یونسکو
*سخن پایانی*
میراث فرهنگی، سرمایهای نیست که بتوان آن را بهراحتی در معرض آزمونهای نمایشی قرار داد. تخت جمشید، با تمام عظمت و شکنندگیاش، نیازمند احترام، مراقبت و فهم عمیق است. دیپلماسی فرهنگی اگر با مسئولیت همراه نباشد، بهجای همگرایی، به تخریب مشترک منجر خواهد شد. هنر باید حافظ تاریخ باشد، نه تهدید آن..





