فاطمه مقدم – خبرنگار شهر مردم، در مسیر ورودی باغ تاریخی عفیفآباد، یکی از ارزشمندترین یادمانهای شهری شیراز، این روزها سازهای برپا شده که با شأن یک اثر ثبتملی هیچ همخوانی ندارد. سازهای موقت از بلوک سیمانی و گل، پوشیده با گونیهای آبیرنگ، توسط هیأتی مردمی و با عنوان «نمایشگاه گذرگاه فاطمی» در برابر ورودی اصلی باغ برپا شده و عملاً دید و دسترسی اصلی به این مجموعه را بهطور کامل مسدود کرده است. حال آنکه در کنار این سازه، دو موکب فلزی نیز بیش از یکسال است که در این محل مستقر شدهاند؛ یکی نقش شربتخانه با سازهای بوقیشکل و نامتعارف را دارد و دیگری موکبی فلزی که همچون دیواری سرد و بدون کارکرد، بیش از یکسال در مسیر ورودی این باغ قرار گرفته است، به این منظور که وجود آن تمامی برنامههای عزاداری در ایام مذهبی را پوشش دهد. اما گویا این موکبها به اندازهٔ کافی به برگزارکنندگان فضا ندادهاند که نیاز به برپایی سازهای بزرگ درست در مسیر ورودی باغ تاریخی عفیفآباد داشتهاند.
این سازهٔ بلوک سیمانی گلاندود مقابل ورودی باغ باشکوه عفیفآباد قرار گرفته و بهطور کامل دید و دسترسی اصلی به باغ را مسدود کرده است و حال، با وجود پایان ایام فاطمیه (س)، این سازهها همچنان پابرجا ماندهاند؛ موضوعی که نگرانیهای جدی میان دوستداران میراث فرهنگی ایجاد کرده است که شاید این سازه نیز چون دو موکب فلزی مستقر در مسیر ورودی باغ عفیفآباد جایگاهی همیشگی بیابد! موضوع فقط «ظاهر نامناسب» این سازهٔ بلوک سیمانی گلمالیشده نیست، بلکه قرار گرفتن سازههای ناهماهنگ و غیرکارشناسی در حریم یک اثر تاریخی است؛ اقدامی که میتواند به منظر، هویت و حتی اعتبار این باغ آسیب وارد کند.
گرچه نیت مذهبی و ارادت برپاکنندگان این سازه به اهلبیت(ع) ارزشمند و قابل احترام است، اما قرار دادن یک آیین دینی با همهٔ قداستش، در برابر یک اثر تاریخی ملی نه احترام به دین است و نه احترام به میراث. حال آنکه این دو رکن تاریخی و مذهبی در شهری چون شیراز، که مردمی باورمند دارد، همواره دوشادوش هم بودهاند نه در برابر یکدیگر. چنین اقداماتی، هرچند از روی عشق و باور انجام شود، وقتی خارج از چارچوب قانونی، بدون نظارت متخصصان و در ناسازگاری با ارزشهای بصری و تاریخی اثری مهم چون باغ عفیفآباد باشد، نهتنها به غنای فرهنگی شهر نمیافزاید، بلکه بیرودربایستی از شأن هر دو سوی این ماجرا میکاهد و حتی زمینهٔ سوءبرداشتهای بیرونی و حاشیههای غیرضروری را فراهم میکند.
جالب آنجاست که شهرداری نیز از این اقدام هیچگونه اطلاعی نداشته و ادارهکل میراث فرهنگی فارس هم تاکنون در برابر برپایی این سازهٔ موقتِ بلوکی و گِلی در ورودی باغ عفیفآباد هیچ واکنشی نشان نداده است! سکوتی که پرسشهای زیادی را دربارهٔ نظارت، هماهنگی و مسئولیتپذیری میراث فرهنگی فارس برمیانگیزد. گرچه مسئولیت نگهداری و حفاظت از باغ عفیفآباد در اختیار ارتش قرار دارد، اما ادارهکل میراث فرهنگی فارس، نهادی که طبق قانون وظیفه دارد از هرگونه دخل و تصرف، آسیب بصری و ساختوساز غیرمجاز در حریم آثار تاریخی جلوگیری کند، در این مدت حتی یک واکنش کوچک نیز نشان نداده است. حال آنکه وقتی چنین بنای ارزشمندی که هم منظر تعریفشده و هم ضوابط حفاظتی مشخص دارد، با سازهای ناهماهنگ و فاقد استاندارد مسدود میشود، انتظار میرفت نخستین واکنش از سوی میراث صادر شود، نه سکوتی که خود به نوعی تأیید ضمنی یا دستکم بیتوجهی به وضعیت تلقی میشود.

بههرروی، مسدود شدن کامل مسیر ورودی باغ عفیفآباد و کور شدن منظر اصلی آن اقدامی است که با قوانین حفاظت از آثار تاریخی همخوانی ندارد. نکتهٔ عجیبتر آن است که چنین رخدادی هر بار در حریم همین اثر مهم ملی شیراز ، که یکی از باغهایی است که منظر فرهنگی و میراثی شهر بهنوعی به واسطهٔ آن شناخته میشود، رخ میدهد.
باغ عفیفآباد شیراز، یا همان «باغ گلشن»، از کهنترین و زیباترین باغهای ایران به شمار میرود و پیشینهٔ آن به دورهٔ صفوی بازمیگردد. بنای فعلی آن با قدمتی حدود ۱۵۰ سال به دست میرزا علیمحمدخان قوامالملک ساخته شده است. این باغ نمونهای برجسته از هنر باغسازی ایرانی است و هرگونه مداخلهٔ ناهماهنگ در حریم آن، نهتنها چهرهٔ باغ را مخدوش میکند، بلکه جایگاه آن را بهعنوان سرمایهای ملی تحت تأثیر قرار میدهد.
این باغ ارزشمند، که ترکیبی از عناصر معماری زندیه و قاجاریه را در خود دارد، در سال ۱۳۵۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کاخ دودَرِ آن با تالارهای باشکوه، نقشونگارهای چوبی و گچبریهای ظریف، امروز میزبان «موزهٔ نظامی» و «موزهٔ عبرت» است و نهتنها نگینی در تاریخ و هویت شیراز به شمار میرود، بلکه بهسبب ارزشهای معماری، هنری و موزهای خود جایگاهی برجسته در میراث ملی ایران دارد. هرگونه آسیب به حریم و چشمانداز آن، به معنای خدشه وارد کردن به بخشی از حافظهٔ فرهنگی کشور است و به سبب موقعیت خود در بافت شهر، برخوردار از حریم بصری حساسی است که باید بهدقت پاس داشته شود.
موکبها محترماند، اما استقرارشان در حریم یادمانهای ملی قانوناً و اخلاقاً پذیرفتنی نیست
سیاوش آریا، پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی، در گفتوگو با «شهر مردم» با انتقاد از برپایی سازهای از بلوک سیمانی و گل در مسیر ورودی باغ عفیفآباد اظهار کرد: یکی از بنیادیترین موضوعات در حوزهٔ حفاظت از آثار و بناهای تاریخی، بحث حریم است. حریمهای درجهٔ یک و دو بخشی از هویت ذاتی بناهای تاریخی به شمار میآیند و کمتوجهی به آنها میتواند ماهیت اثر را دچار خدشه کند.

وی با تأکید بر اهمیت ویژهٔ حریم بصری یا همان چشمانداز یادمانهای تاریخی افزود: چشمانداز هر اثر تاریخی، بخشی جداییناپذیر از هویت آن است. از منظر زیباییشناسی، این حریم چنان اهمیت دارد که حتی یک تیربرق، با وجود کارکرد عمومی و ضروریاش، نباید در مقابل دید مستقیم یک بنای تاریخی قرار گیرد. در بسیاری از کشورهای جهان، نمونههای متعددی وجود دارد که تنها برای حفظ منظر یک اثر تاریخی، تیر برق، تابلو یا حتی مسیر خیابان جابهجا شده است. اهمیت چشمانداز در میراث فرهنگی تا این اندازه جدی و غیرقابل چشمپوشی است.
این فعال فرهنگی ادامه داد: حریم یادگارهای تاریخی، در واقع تکمیلکنندهٔ عرصهٔ آنها هستند. هرگونه خدشه، دخل و تصرف یا ساختوساز ناهماهنگ در این حریمها در حکم آسیب مستقیم به خود اثر محسوب میشود. قوانین و ضوابط میراث فرهنگی نیز بهطور روشن و صریح بر ضرورت حفاظت از این حریمها تأکید کردهاند.
آریا با اشاره به برپایی نمایشگاه و موکب مذهبی در ورودی باغ عفیفآباد گفت: ما باور داریم که یادمانهای تاریخی، افزون بر ارزش مادی و معماری، بخشی از میراث معنوی ما هستند. انسان با دیدن یادگارهای نیاکان خود به آرامشی ژرف میرسد و از میان آنها پند و تجربه میگیرد، بنابراین، قرار دادن یک میراث معنوی در برابر میراث معنوی دیگر، آن هم در حریم یک اثر ملی، کار درستی نیست و میتواند هر دو را تحت تأثیر قرار دهد.
آریا با اشاره به اینکه برپایی آیینهای مذهبی، که خود بخشی از میراث معنوی محسوب میشوند، ارزش و جایگاه ویژهای دارند، افزود: موکبها در جایگاه خود قابل احترام هستند، اما نمیتوان در هر نقطهای از شهر، بهویژه در حریم یادمانهای تاریخی و فرهنگی، آنها را مستقر کرد. اینگونه مداخلات، هم حریم و هم منظر اثر را خدشهدار میکند و عملاً بنای ملی را زیر سؤال میبرد. افزون بر این، چنین اقداماتی با قانون حفظ و پاسداشت میراث فرهنگی در تضاد است.
وی تأکید کرد: از همه مهمتر، این نوع استقرارهای نامناسب، کارکرد معنوی موکبها را نیز دچار آسیب میکند. قرار دادن یک آیین مذهبی در موقعیتی که با شأن فرهنگی و بصری یک اثر ملی ناسازگار است، ناخواسته آن را در برابر میراث فرهنگی و ملی مردم قرار میدهد. این امر نهتنها به زیان میراث معنوی دینی است، بلکه زمینهٔ سوءبرداشت و بهرهبرداری سیاسی و رسانهای بیگانگان را نیز فراهم میکند.
آریا در پایان، با تأکید بر اینکه باغ عفیفآباد نیازمند حفاظت فوری است، ابراز امیدواری کرد: مدیریت شهری و مسئولان فرهنگی هرچه سریعتر نسبت به جمعآوری موکبها و سازههای موقت مقابل ورودی باغ عفیفآباد اقدام کنند و آنها را به مکان مناسبی منتقل سازند. از این رو، بررسی دقیق این اقدام و پیامدهای آن، و لزوم انتقال سریع خیمه به محلی مناسب و تعیینشده، برای پیشگیری از آسیب بیشتر به حریم بصری باغ عفیفآباد، ضرورتی فرهنگی، قانونی و مدیریتی است.
شیراز، با مجموعهای از باغها و بناهای تاریخی کمنظیر، و بافت تاریخی گستردهای که ۳۶۰ هکتار آن به ثبت ملی رسیده، نیازمند برنامهریزی دقیق و هماهنگی روشن میان نهادهای مذهبی، فرهنگی و متولیان میراث است. باغ عفیفآباد خط قرمزی است که نباید با تصمیمهای موردی و بدون نظر کارشناسان مخدوش شود. حال آنکه در چند سال اخیر، آنچه بهطور کل اهمیت نداشته، حریم بصری این باغ مهم شیراز است. انتظار میرود مسئولان میراث، رَدای بیتفاوتی را از دوش انداخته و جامهٔ مسئولیتپذیری بر تن کنند، هرچه سریعتر وضعیت این سازهها را که حریم بصری دورتادور مسیر ورودی باغ را مخدوش کردهاند سامان دهند و با تعیین ضوابط روشن، مانع تکرار چنین آسیبهایی در آینده شوند. البته با برچیدن این سازهٔ موقت، نگاه گردشگران فرهنگی جهانی که این روزها شیراز میزبان آنهاست، بهجای بلوکهای سیمانی گلاندود، به باغ زیبای ایرانی معطوف شود
عکاس: فاطمه مقدم






